برکه من

Monday, June 07, 2010

تارگت و کار و کورتر و نگرانی و پا

نمی دونم چرا اینقدر احساس خستگی می کنم. خستگی و نگرانی. نگرانی رو می دونم. یکی از وضعیت پام که هنوز نتونستم یه دکتر پیدا کنم و اولین وقتی که از یه بیمارستان خوب پیدا کردم یک ماه دیگه است. نگرانی بعدی اینکه به خاطر پام ورزشم رو قطع کردم و خیلی ناراحتم. قطع شدن ورزش هم از نظر جسمی و هم روحی خیلی اثر بدی روم داره. عادت بدنم کامل عوض می شه. نگرانی بعدی اینکه آخر جون نزدیکه و کورتر داره تموم میشه. می دونم کسی انتظار فروش و زدن تارگت نداره، اما خب خودم با خودم قرار داشتم 150% بزنم. در حالیکه هنوز یه دیل رو هم نبستم. رئیسم میگه اصلاً نگران نباشم و ازم خیلی راضیه و دارم خوب پیش میرم. اما در احساس خودم راضی نیستم. حتی یه ذره فکر می کنم پسرفت هم کردم.
وضع بازار هم اصلاً جالب نیست. یعنی با این همه میتینگ رفتن و غیره و ذلک می بینی آدمها دستشون به جیبشون نمیره در بهترین حالت. در حالت نرمال حاضر نیستند حتی ببینندت چون نمی خوان خرج کنن.
فکر کنم بیشتر الان خسته ام و همه چیز رو منفی می بینم....