برکه من

Sunday, October 02, 2005

آب


خاک مرده رو سرد می کنه، آب زنده رو. تجربه کردمش.
با این روحیه داغون و افسرده ام فقط آب می تونست آرومم کنه. این سه چهار روز رو هر روز رفتم شنا. بی وقفه شنا کردم. طوری که اونقدر خسته شم که به هیچی نتونم فکر کنم. اونقدر زیر آب بمونم که تمام مدت فقط فکرم به روی آب اومدن و نفس تازه کردن باشه. مگه زندگی اصلاً جز اینه؟ دائم نفس تازه کنی واسه یه ماجرا و قصه جدید. بعضی وقتها هم فرصت نفس گرفتن هم نداری. زندگی دستش رو می ذاره رو سرت و نگهت می داره زیر آب.
آب آرومم کرد. یه ذره حرارتم رو کم کرد. خیلی آب خوب بود. خیلی...
تنهایی هم مثل آبه... آروم می کنه.