برکه من

Thursday, October 20, 2005

Fear


تمام مدت می دونستم دیروز 15 ماه رمضونه. ولی وقتی شوکه شدم که فهمیدم شنبه اولین شب قدره و چهارشنبه آخریش. یعنی انگار فاصله ام رو از شب قدر خیلی بیشتر می دیدم. خیلی هول برم داشته. خیلی. اصلاً احساس نمی کنم آماده باشم. اصلاً احساس نمی کنم یه ذره هم تونسته باشم خودم رو به اندازه کمی هم تکون داده باشم و چرکیها رو ریخته باشم که بتونم قرآن رو سرم بگذارم... خیلی می ترسم. این شب قدر خوب می دونم باید واسه چی بدوم... خوب می دونم ... اما... می ترسم.

***
من جاء بالحسنة ... هیچ وقت بهش فکر کردی؟ یعنی حسنه ای که بیاری. تو یه حسنه ببر. باشه 10 برابرش رو می دیم. تو ببرش... خیلی وحشتناکه ها! فردا بری ببینی هیچی نبردی. هیچی...