برکه من

Wednesday, May 18, 2005

مرد...


اینقدر گریه کرده ام که داغونم. اینقدر داغونم ... که داغونم. این قدر می لرزم. این قدر نا امیدم. اینقدر خسته ام. این قدر بی ....... حوصله ام. از پسش بر نیومدم. فکرش رو هم نمی کردم. نا امید شدم. خیلی ضعیف. خیلی!
می خواستم نشون ندم. اما دیگه چاره ای ندارم. ترجیح می دم ضعف نشون بدم. کم ظرفیتم. احمقم.
خدایا! کمکم کن.
...
...
بعدالتحریر. آره! این وبلاگ همش خسته کننده است. همش نابودیه . همش ضعفه. همش نا امیدی و ناراحتیه. چی کارت کنم؟ نخونش.

بعدالتحریر. خسته ام. به خدا خسته ام. دلم می خواد بخوابم. یک مااااااااااااه بخواااااااااااااابم.