عاشورا در حقیقت چیست؟
هست از ملال گرچه بری ذات ذوالجلال
او در دل است و هیچ دلی نیست بی ملال
می خواستم اینجا شعری بذارم و حالی بکنیم، اما همین طور که سرچ کردم موضوع جالب تری که شاید هم وظیفه مهمتری باشه طرح کردنش برام پیش اومد و اون بحث تحریف ها در واقعه عاشوراست. چند تا نکته از کتاب حماسه حسینی آقای مطهری رو میارم:
• با كمال تاسف باید بگویم تحریفهایی كه به دست ما در این حادثه صورت گرفته است همه در جهت پایین آوردن قضیه و در جهت نسخ كردن قضیه بوده و هم در جهت بی خاصیت و بی اثر كردن قضیه بوده است. و در این قضیه، هم گویندگان و علمای امت و هم مردم تقصیر داشتهاند.
• (مرحوم حسین نوری) این مرد بزرگ، صریحا میگوید، امروز باید عزای حسین را گرفت اما در عصر ما برای حسین یك عزای جدیدی است كه در گذشته نبوده است و آن عزای جدید، برای این همه دروغهایی است كه درباره حادثه كربلا گفته میشود و هیچ كس جلوی این دروغها را نمیگیرد. به این مصیبت حسین بنعلی باید گریست نه برای شمشیرها و نیزههایی كه در آن روز بر پیكر شریفش وارد شد.
• مردم دو مسوولیت بزرگ دارند:
1- نهی از منكر بر همه واجب است. مردم وقتی متوجه می شوند كه روضهها دروغ است نباید در آن مجلس بنشینند كه حضور در آن مجلس حرام است و باید با آن مجالس مبارزه كنند.
2- مشکل دیگر تمایلی است كه صاحب مجالس و مستمعین به گرم بودن مجلس دارند و به اصطلاح مجلس باید بگیرد، باید كربلا شود. روضهخوان بیچاره میبیند كه اگر همه روضهها راست و درست باشد آن طور كه شاید و باید مجلسش نمیگیرد و مردم هم برای مجالس دعوتش نمیكنند، ناچار یك مطالبی اضافه میكند. مردم باید این انتظار را از خودشان دور كنند و با رفتارشان آن روضهخوانی را كه میمیراند و مجلس را كربلا میكند تشویق نكنند. كربلا میكند یعنی چه؟ مردم باید روضه راست بشنوند تا معارفشان، سطح فكرشان بالا بیاید به طوری كه روحشان در یك كلمه اهتزاز پیدا كرد، یعنی روحشان با روح حسین بنعلی هماهنگ شد و در نتیجه اشكی ولو ذرهای، و به قدر بال مگس هم از چشمشان بیرون آمد واقعا مقام بزرگی است، اما اشكی كه از راه قصابی كردن از چشم بیرون بیاید اگر یك دریا هم باشد ارزش ندارد.
• حادثه كربلا برای ما یك حادثه بزرگ اجتماعی است. یعنی در تربیت ما، در خلق و خوی ما این حادثه اثر دارد. حادثهای است كه خود به خود بدون این كه هیچ قدرتی ما را مجبور كرده باشد، میلیونها نفر و قهرا میلیونها ساعت از وقت خودمان را برای استماع قضایای مربوط به آن صرف میكنیم. میلیونها تومان در این راه خرج میكنیم، این قضیه باید همانطوری كه هست و همان طوری كه بوده است بدون كم و زیاد بیان شود و اگر كوچكترین دخل و تصرفی از طرف ما در این حادثه صورت بگیرد، حادثه را منحرف می كند و به جای این كه ما از این حادثه استفاده بكنیم قطعا ضرر خواهیم كرد. حالا بحث من این است كه در نقل و بازگو كردن حادثه عاشورا ما هزاران تحریف وارد كردهایم!
• نمونه دیگر از تحریف در وقایع عاشورا که یکی از معروفترین قضایا است و حتی یک سند تاریخ هم به آن گواهی نمی دهد، قصه لیلا، مادر حضرت علی اکبر است. البته ایشان مادری به نام لیلا داشته اند ولی یک مورخ نگفته که لیلا در کربلا بوده است. اما ببینید که چقدر ما روضه لیلا و علی اکبر داریم، روضه آمدن لیلا به بالین علی اکبر.
• در کتاب اسرار الشهاده نوشته شده است که لشکر عمر سعد در کربلا یک میلیون و ششصد هزار نفر بود. باید سوال کرد اینها از کجا پیدا شدند، اینها همه در کوفه بودند، مگر یک چنین چیزی می شود؟! و نیز در آن کتاب نوشته که امام حسین در روز عاشورا سیصد هزار نفر را با دست خودش کشت! با بمبی که در هیروشیما انداختند تازه شصت هزار نفر کشته شدند و من حساب کردم که اگر فرض کنیم که شمشیر مرتب بیاید و در هر ثانیه یک نفر کشته شود، کشتن سیصد هزار نفر، هشتاد و سه ساعت و بیست دقیقه وقت می خواهد. بعد دیدند این تعداد کشته با طول روز جور در نمی آید، گفتند روز عاشورا هم هفتاد ساعت بوده است!
همین قدر بسه! خدا آخر و عاقبتمون رو به خیر کنه انشالله.