برکه من

Tuesday, September 22, 2009

لندن نامه

برای یک هفته ای اومدیم لندن. به جرأت می تونم بگم تا الان برجسته ترین چیزش برای من تأتر موزیکال Les Miserables (بینوایان) بود که دیشب رفتیم که طولانی ترین تأتر موزیکاله. فوق العاده زیبا و جالب بود. داستان به این طولانی ای بی نوایان رو طوری ظرف سه ساعت با شعر و آهنگ و تأتر اجرا کردند که نفس آدم بند می اومد.
کلاً این چیز لندن خیلی جالبه که اینقدر تأتر موزیکال داره و بهش هم معروفه. به هر کی گفتم که دارم می رم لندن سفارش اینها رو کرد. یه میدونی هست توی مرکز شهر به اسم لستر که محله اش تماماً تأتر و فروش بلیط این برنامه هاست. فوق العاده است.
خوبی اینکه آدم با یه لندن شناسی که اینجا بزرگ شده سفر کنه اینه که کیفیت سفر آدم خیلی بالا میره. یه روز هم سه تایی با هم دوچرخه گرفتیم و شهر رو با دوچرخه طی کردیم. خیلی باحال بود.
به طرز استثنایی ای این چند روز هوا معرکه بوده. یعنی جالبه که ما اومدیم لندن و هنوز یه بار هم بارون نیومده. در حالیکه تصور من از اینجا این بود که دائم ابری و بارونیه که احتمالاً هست.
شهر فوق العاده ایه. تنوع آدم ها و رنگ و تیپ و ... به نظرم با فرانسه و سوییس و هلند و اتریش و قطعاً یونان خیلی فرق می کنه. مردمش هم. مردم بسیار کمک کن، با توجه و مهربونی داره. از دربون هتل (که مال خودت نیست) بگیر تا آدمهای توی مترو. رفتار فوق العاده گرمی دارند. البته بماند که خب کشور انگلیسی زبان هم هست و ارتباط برقرار کردن خیلی راحت تر میشه. روزها حاج آقا سر کاره و من خودم میرم شهر رو می گردم. خیلی باحاله...