برکه من

Tuesday, November 09, 2004

نهروانيها

مثل هميشه اميرخواني عزيز: اينجا يه مطلبي در مورد فرار مغزها گفته.
يه مصاحبه بي بي سي با ابطحي: كليك

********
و اما از اين مملكت هردمبيل ما: صبح مثلا زود اومدم دانشگاه كه بالسرعه مشغول فعاليتهاي علمي و آكادميك خودم (!) بشم. از پله ها كه اومدم بالا ديدم روي برد آموزش يه آگهي زدن با فونت درشت كه در تاريخ 19/8 در راستاي هم دردي و اعاده حيثيت استاد و از اين جور حرفا قراره كه از ساعت 10 تا 12 اساتيد در كلاسها حاضر نشن! خب طبيعتا بنده به عنوان يه دانشجوي ساعي وظيفه دانشجويي خودم رو به جا آوردم و ابراز خرسندي فراواني كردم و از اونجا كه كلاسهاي ما 9:30 تا 11 و 11 تا 12:30 سم پاشي كردم كه كسي كه براي نيم ساعت نميره سر كلاس و ديگه از وقت openاي كه برام پيش اومده بود خوشحال شدم و وبگردي مفصلي نمودم. ساعت 9:45 رفتم يه سر و گوشي آب دادم و ديدم كه استاد گرامي داره در مذمت اعمال شنيع صورت گرفته صحبت مي كنه و داره اين عملكردها رو محكوم مي كنه. قصد ندارم تحليل سياسي بدم. چون نه اين كاره ام و نه اعصابش رو دارم. منتهي برخي روندها و عملكردها اونقدر بديهيه كه حتي من بي سواد سياسي هم ديگه مي تونم دنبال كنم و گير و گورهاش رو در بيارم. مشابه حماقتهاي افراد راديكالي كه منجر به قتلهاي زنجيره اي و كوي دانشگاه و هزار تا كار ديگه مي شه و امروز هم به شكلي سر باز مي كنه كه يه عده –ببخشيد- يابو در اثر تحريكات يه آخوند از خودشون يابوتر راه بيفتند و برن رييس دانشگاه بدبخت رو تا مي خوره بزنن و بعد گروگان بگيرن. جالبيش اينه كه تمامي اين آدمها هنوز دارن ول تو دانشگاه مي چرن و هر روز توي اين هفته جلوي مسجد دانشگاه علم و صنعت جمع مي شن و واسه بقيه شاخ وشونه مي كشن. اين وسط كه مثلا قراره اعاده حيثيت بشه و عذرخواهي صورت بگيره هيچ كس اصلا مسووليتي قبول نكرده كه بخواد عذر خواهي كنه! بسيج هم كه گفته اونا آدمهاي بسيج نبودن و تازه طلبكار شدن كه شيشه هاي ما رو هم شكستن!!! اين همه حماقت فقط براي اينه كه يك عده تحمل بك عده ديگه رو ندارن. يه عده مي خوان قوانين خلقت رو كه base اش بر اساس تفاوتهاست مي شكونن و مي گن همه بايد مثل ما باشين. در حدي كه نمي تونن تحمل كنن يكي بياد در مهد گفتگو و مباحثه كه دانشگاه باشه سخنراني كنه. كجاست امام صادق كه از هر دين و فرقه اي مي اومدن و تو كلاسهاش با شاگردهاش مباحثه داشتن و همه همه جور حرفي مي زدن و مي شنيدن؟ وقتي حكومت امام ها رو نگاه مي كني مي بيني سراسر دموكراسيه و هيچ شباهتي با نظامهاي توتاليتري كه اينا دارن دنبالش مي رن نداره. اينا شدن نهرواني هاي روزگار كه اون زمان دور هم جمع شدن و گفتن ما مي دونيم. اينا نمي دونن. علي و عمروعاص و معاويه بميرن حله. توسل به خشونت در افكار اسلامي اولين بنيانهاش روي افكار منافقانه و استبدادگر نهرواني ها گذاشته شد. خدا هميشه تو قرآن مي گه شما كه اين قصه ها رو مي شنوين؟ چرا درس نمي گيرين؟ واقعا چرا اينا نمي فهمن كه سرنوشتشون ناگزيره از نابودي... اين از سنن الهيه... ولكن لا يفقهون!