برکه من

Wednesday, February 23, 2005

يه ذره


- ...
- مسيرت رو درست انتخاب نكردي. واسه همينه الان اينقدر گيري!
- مسيرم؟ اين مسير رو همه تأييد كرده اند. از اين يكيش ديگه مطمئنم.
- همه؟ مطمئني همه؟
- خب! مي شه گفت همه.
- فكر كنم توي مسير مشكل نداري. توي رفتن اين مسير مشكل داري.
- منظور؟
- منظور اينكه هر مسير ديگه رو هم تو اگه قرار بود بري مي لنگيدي. مركبت خوب نيست. رفتن بلد نيستي.
- وقتي يه هدف گذاري دقيق صورت بگيره ...
- هدف گذاري چند منه؟ ريخت خودت رو تو آينه نگاه كن! قرار بود اين شي؟ بدبخت! چند سالت شد؟ چند سالش موند؟ هان؟
- ....
- رفتن رو برو ياد بگير. سوپور هم مي تونستي باشي و درست بري. تو با اين وضعت تو خانه خدا زندگي كني و علامه دهر هم بشي و خلاصه هر غلط خوبي هم بخواي بكني بكني، همين هستي كه الان هستي.
- ... اون سوپوره رو ديدي؟
- آباريك الله! با اخلاص جارو مي زنه. صبح ساعت 3 صبح مي بيني داره حين جارو زدن مناجات مي كنه. تا وقتي به همون اندازه خالص نشي به جايي نمي رسي. مي گن اگه 40 روز واسه خدا خالص كني خودت رو، خدا معرفت رو از قلبت به زبانت جاري مي كنه. پس؟
- يا علي!
- يا علي!

محرم امسال رو درك نكردم. اصلاً درك نكردم. ولي اين دو روز آخر بد منو گرفت. بد گرفت... خيلي تو جونم نشست. نه از اون تريپ جوگيري هاي هميشه. نه از اون مدلهايي كه شونصد تا قول و قرار با خودت مي ذاري و تا 15 محرم بيخيل همه مي شي. از اونهايي كه يه ذره عميق تر بود. يه ذره در لايه هاي پايين تر وجودم نشست و يه ذره برشش بيشتر بود. يه ذره دلم رو تكون داد. يه ذره چشمم رو هم باز كرد. يه ذره ديدم رو نسبت به دنيا تغيير داد. يه ذره اقبالم به دنيا كم شد. يه ذره اراده ام زياد شد. يه ذره انگيزه ام بيشتر شد...

اي خدا! تو كه بخيل نيستي! اي خدا! تو كه افسار انداختي گردنم كه دنبالت بيام! اي خدا! تو كه جلوم قرار دادي كه كشيده شم. اي خدا! اين يه ذره ها براي من يه دنياست. اين يه ذره ها براي وضعيت من آخرشه! اي خدا! به كي قسمت بدم؟ كي رو واسط بيارم كه دست رد به سينه ام نزني؟ كي حاضره آبروي من بي آبرو رو پيش تو بخره؟ اي مهربان! من كه اينقدر در كمال پررويي به تو اميد دارم، من كه خودم مي دونم چقدر ظالمم به نفسم! اي خدا! تو كه دوباره راه رو برام باز كردي، چيزي كم مي شه مجبورم كني مشتم رو سفت كنم كه اين ذره ها از لاش نريزه؟ چيزي مي شه كه باز هم از اين يه ذره يه ذره ها بهم بدي، بلكه ... بلكه شايد .... شايد من هم آدم شدم؟ چيزي كم مي شه؟