برکه من

Tuesday, August 08, 2006

الله مددی


ها علیٌ بشرٌ کیف بشر
ربّه فیه تجلّی و ظهر


خداوندا! چه منتی بر وجود بی وجودمان گذاشتی که ما بتوانیم دهان آلوده مان را به نام مقدس و بی آلایش "علی" صفا بخشیم. خداوندا! چه عظیم و کریم هستی که به ما اذن دادی کوچکی هستی خود را به هیبت علوی و ابهت حیدری، بزرگی بخشیم؛ خود را شیعه بنامیم و مذهبمان در اذهان، ما را در کنار "علی" قرار دهد. خداوندا! چه نیکوهدایتی در ازل تقدیممان نمودی که خود را در مسیر علی بدانیم و برای بودن در راه علی تلاش کنیم – هر چند تلاشی اندک و کم حاصل! که اگر تو هدایتگر ما نبودی، هرگز هدایت نمی شدیم و در ضلالت و گمراهی باقی می ماندیم.
یا رب! روز و شب غرق در زندگی خویش هستیم، بدون توجه به حضور وجود مقدس علی و نظاره گر بودنش بر اعمال گناه آلود و ریاگونه مان. یا الله! رسم بر این بوده که اولیای تو را واسط درگاهت جهت طلب مغفرت و رحمت قرار دهیم. اما در برابر عظمت روح و هیبت وجود علی آنقدر خود را کوچک می بینم که از خواندنش – و ای بسا روی گرداندش – بیم دارم. خلاف عرف عمل می کنم و از تو مدد می جویم که مرا در صدا کردن مولایم همراهی کنی و نسیان و آلودگی ام، ذلت و خواری سیاهی گناهانم و سیاهی دلم را پاک کنی تا قسیم النار و الجنه دستی دراز نماید و مرا از این غرقاب بینهایت زندگی نجات دهد. آرامش وجود خود را نصیبم کند که اگر کسی چنین آرامشی را تجربه کرد، هرگز، هرگز به آرامش ظاهری و فریبنده دنیا آرام نگیرد.

الله مددی