برکه من

Saturday, April 25, 2009

روشهای حل مسأله خاورمیانه ای


یکی از مسایلی که به نظر من باعث پیشرفت سریع تر غرب شده، توانایی حل مسأله در افراد است. به شکلی که از بچگی در مدرسه در آموزش و پرورش بچه، همواره شکل دهی این توانایی مورد توجه قرار داره. به این ترتیب فرد با وارد شدن در جامعه، خیلی وقتها به جای اینکه در برابر مشکلات هیجان مدار و بی منطق عمل کنه، توانایی رویارویی با مسأله و حلش رو داره. چیزی که در ایران اگر به مراکز مشاوره مراجعه بکنی، کلی بروشور و اطلاعات دارند که بهت بدهند، اما در سطح عموم جامعه، یعنی مدارس و خانواده، چنین چیزی اصلاً به طور عمومی وجود نداره.
حالا من این رو در سطح کلی تری در شرق یا کشورهای در حال پیشرفت می بینم. یعنی غرب به اون مرحله رسید که این تکنیک ها رو در جامعه نهادینه بکنه و لذا در سطح حکومتی هم افراد این توانایی رو در خود پرورش داده اند؛ در حالیکه نحوه رویارویی با مسأله در کشورهای در حال پیشرفت (شامل خاورمیانه) کاملاً متفاوته. این تفاوت شامل پنهان کردن، انکار کردن، دور زدن و هر چیز دیگه ای که منجر به حل "نشدن" مسأله میشه، وجود داره.
هفته پیش اتفاقی افتاد که به نظر من یک مثال خیلی خوب از این مشکل در خاورمیانه بود. یک نمایشگاهی به نام Cityscape وجود داره که مربوط به ساخت و ساز و املاک و ساختمان سازی است. امارات متحده هم که خدای این ماجراست و سالی یک بار در دبی و یک بار در ابوظبی برگزار میشد. پارسال نمایشگاه در ابوظبی طبیعتاً بسیار موفق بود. هم تعداد بازدیدکننده ها خیلی زیاد بود و هم معاملات بسیار زیادی صورت گرفت. برای همین روز یکی مونده به آخر، چهارشنبه، اعلام کردند که نمایشگاه جمعه هم ادامه خواهد داشت.
امسال با توجه به شرایط اقتصادی و وضعیت رکود، افتضاح بود. تعداد بازدیدها به شدت کم بود. سازنده های بزرگ دبی مثل اعمار و نخیل و امثالهم که دولت دبی هم محسوب میشن، اصلاً شرکت نکرده بودند، چون کلی از پروژه ها رو کنسل کرده اند و همین الانش هم به دولت ابوظبی بدهکارند. نمایشگاه اصلاً جونی نداشت. قرار بود چهارشنبه تموم بشه. ساعت یک ربع به هفت شب که ما تمام غرفه رو جمع کرده بودیم و داشتیم می بردیم بیرون گفتند که فرزند شیخ اعلام کرده که یک روز دیگه نمایشگاه ادامه داره. بماند که خب ملتی از جاهای دیگه دنیا اومده بودند و پرواز و هتلشون تغییر می کرد، این اعلام لحظه آخر و اون هم چنین کاری که به وضوح واسه "کم نیاوردن" بود، خیلی باعث جاخوردگی ما شد. در روزنامه ها هم همه جا نوشته بودند که با وجود وضعیت اقتصادی، استقبال بی نظیری از نمایشگاه صورت گرفت و ال و بل. به نظر من وقتی ما از بچگی یادگیری حل مسأله نداشته باشیم، شیخ هم بشیم و بالای حکومت بشینیم، ترجیه می دیم انکار کنیم، دروغ هم بگیم، اما مشکل رو نپذیریم که مجبور شیم حلش کنیم.
این به وضوح در رفتارهای دیگه حکومت اینجا هم واضحه. مثلاً اینکه رسانه ها به شدت بسته اند (به بدی ایران) و کسی جرأت نداره واقعیت های تلخ رو بنویسه. در همین راستا دولت دبی دو سه هفته پیش اعلام کرده که هر کی از وضعیت اقتصادی دبی بد بنویسه، 5 ملیون درهم جریمه میشه!!! به این میگن حل مسأله و دموکراسی.
من خیلی به این مسأله فکر کردم. ما تا وقتی یه جامعه آزاد و باز مدنی نداشته باشیم، که افراد بدونند مورد انتقاد قرار می گیرند و خودشون هم حق انتقاد خواهند داشت، بالاجبار عقب خواهیم موند. چون وسیله وجود داره برای حل نکردن مسأله. اگر در جامعه دموکراسی وجود داشته باشه و افراد پاسخگو باشند و کسی نتونه مسایل رو دور بزنه، به ناچار باید باهاشون روبرو بشه و حلشون هم بکنه.