برکه من

Tuesday, April 28, 2009

طلبیده؟

نشستم توی فرودگاه و منتظرم که برم سوار هواپیما بشم. دارم میام ایران که برم مشهد. این یک ماهی که این برنامه رو با خودم ریختم، دائم به مسأله "طلبیدن" از طرف امام فکر می کردم. با خودم فکر می کردم آیا واقعاً همچین مسأله ای درسته یا نه. یعنی من این سه ساله هیچ وقت تصمیم نگرفتم برم مشهد. بعد تصمیم گرفتم و حالا بلیط خریدم و دارم میرم. پس چه ربطی به طلبیدن داره؟ یکی همت می کنه و ماهی یه بار میره، یکی شاید ساکن شهر زیارتی هم باشه و مدتها زیارت نره. خلاصه که این یه ماهه با این مسأله نسبتاً درگیر بودم. حالا الان در حالیکه از گیت رد شدم و دارم به سمت تهران میرم (فکر کنم حداقل تهران طلبیده بوده!!) و بلیط قطار مشهدم هم توی کیفمه، در طی یک تلفن شک ایجاد شده واسم که آیا سفر مشهدم پیش خواهد رفت یا نه. یعنی من هدفم این بود که مامان بزرگم رو ببرم مشهد و الان فهمیدم مامان بزرگم مریض شده و واسه همین مطمئن نیستم سفرم عملی بشه یا نه. خلاصه که یه نیمچه تودهنی ای فعلاً از جانب امام رضا عنایت شده که خیلی هم به خود غره نشم. انگاری ممکنه مسأله ای به اسم "طلبیدن" وجود داشته باشه!!