برکه من

Tuesday, April 05, 2005

هافه!


- خانوم! هافه؟
- ...؟ یعنی چی "هافه"؟
- یعنی 130 تا جا میشه. نه 256 تا!
- (من در حالیکه چشمها از حدقه زده بیرون) پس چرا روش نوشته 256 مگ؟ خب بنویسه 128؟؟
- (در حالیکه لبخند ملیحی تحویلم می ده) همینه دیگه. ما به فروشنده هامون میگیم. اونا به شما نمیگن مشکل اوناست.
- (من در حالیکه دیگه داره آمپرم به 90 میرسه) خب من چی کار کنم؟
- بیا! این یکی رو بگیر برو بده همونی که ازش خریدی ببین حاضره با یه brand دیگه عوض کنه!

... ومن برای بار دوم در یک روز مسیر میدون ولیعصر تا خیابون انقلاب رو طی می کنم. دونه های درشت عرق رو از بالای گردنم احساس می کنم که بر پشتم می غلطه و من خسته و درمونده دوباره دارم می رم به سمت یه مغازه ای که شاید بلکه فلش داغونی که بهم انداخته رو عوض کنه!

- همون بهتر آدم تو این مملکت خرید نکنه. این طوری سنگین تره.
- چی شد خانوم؟
- (بسته جدید رو در می آرم می ذارم جلوش) اینو داد گفت یه مارک دیگه بهم بده.
- من اینو 21 تومن ازت می خرم.
(من در حالیکه جلوی خودم رو گرفتم که مشت گره کردم رو نکوبم تو اون دماغ قناصش که تو صورتش پهنش کنم) ولی من اینو 27 تومان ازتون خریدم.
- الان ارزون شده!!!!!!!!!!!!
- (من تو دلم: آره جون ننه جونت)
- (من بلند:) یعنی شما میگی باور کنم که از 20 روز پیش این 6 تومن ارزون شده؟
- بعععععله خانوووم! نمیدونی که قیمت فلان ...
دیگه گوش نمی دم. حوصله چاخان هاش رو ندارم.
یه جوری کنار می آم و می زنم بیرون.


* من دیروز فهمیدم که از ولیعصر تا خیابون انقلاب خیلی راهه. به خصوص وقتی 3 بار این مسیر رو پیاده بری و برگردی!
* من دیروز فهمیدم که 256 مگابایت یعنی 130 مگابایت. تازه جالب تر اینکه فهمیدم 512 مگابایت یعنی 300 مگابایت!!
* من دیروز فهمیدم اتوبوسهای پایین هفت تیر تجریش می رن نه نوبنیاد!! (میشه وسط راه پیاده شد)
* من دیروز فهمیدم میشه برای یه خرید کوچیک انگشت بغل انگشت کوچیکه پات تاول بزنه.
* من دیروز فهمیدم که کلمه "گارانتی" به اندازه کلمه "ش ..." یا کلمه "ا.." یا کلمه "گ..." بی ارزشه!
* من دیروز فهمیدم که اینکه می گن برای هر خرید باید بری محلش اشتباه محضه... هرچیزی رو باید از بغل خونه ات بخری..
... من خیلی چیزای دیگه هم فهمیدم.
من از دوستی و مرام آدمها فهمیدم. فهمیدم ممکنه کسی رو دو ساعت تو خیابونها علاف خودت کنی و واسه اینکه خستگیت رو در بیاره واست کادو بخره و ... غصه هات رو هم بشنوه و به روت لبخند بزنه و بهت هم نگه که چقدر به خاطر اینکه بیاد تو رو از توی خیابون برداره که اذیت نشی، چقدر اذیت شده... چیزای خوب هم فهمیدم. ولی احساساتم دیگه ...بماند.