برکه من

Friday, June 24, 2005

شکوه


چه چیزها که به گوش خود در این مدت نشنیدیم و چه چیزها که ندیدیم! چطور ما می توانیم اسم خود را مسلمان بگذاریم، در حالیکه به جای اینکه یکدیگر را در بوته انتقاد محک زنیم، با تهمت و افترا و دروغ و فحش تخریب می کنیم. واقعاً این شیوه ناصوابی است که با تخریب هم، به جای انتقاد سازنده، با تهمت و دروغ – که به طور فراگیر دامن همه را گرفت و به راست و چپ رحم نکرد- سعی در جمع کردن رای داریم؟ مگر فردا قیامتی نیست؟ چطور راحت دین خود را به دنیا فروختیم؟ اینقدر حرفهای زشت و دروغ و تهمت زیاد شد که هر چه می شنیدم قبول نمی کردم مگر اینکه از دهان خود کاندیداها تایید یا ردش را بشنوم. چه دنیای کثیفی است این سیاست ... ماهیتاً کثیف است، اما ما با کثیفی های بیشتر اخلاقی و ضد انسانی، این آلودگی را دامن زدیم.
خیلی جالب بود که در این مرحله دوم کاندیداها دیگر تلاش زیادی برای قانع کردن مردم برای برنامه های آینده شان نداشتند. بیشترین تلاش در راستای رفع شایعات و اتهام ها و تهمتهایی بود که به ایشان زده شده بود. هر دو را می گویم...
همه به نحوی به این آتش هیزم رساندند. راست و چپ. تندرو و کندرو. خدا بد ایران را در بوته آزمایش قرار داد. به هر حال که ایران بدون رئیس جمهور نمی ماند. اما آنچه که ایران از آن سربلند بیرون نیامد نحوه انتخاب بود. بد کرد. به خودش بد کرد. به فردایش بد کرد. به قیامتش بد کرد. ایران این بار بد عمل کرد. همه ایران!
دو قطب در مقابل هم ساخت و پرداخت. یکی را مظهر سرمایه داری نشان داد و دیگری را گاندی زمانه... یک بار یکی را مظهر آزادی و آزادگی و سازندگی نشان داد، دیگری را هیتلر زمانه... هیچ کدام را از روی حرفهاشان نشناخت. هر دو را با تیغ دو لبه دروغ و تهمت شناساند. ایران بد کرد.

هر آنکه نمی خواهد، امروز رأی دهد، بداند که سخت مسوولیت را از سر خود باز کرده است. هر آنکه در این مدت منتقد بود و حال می خواهد زهر سکوت در صندوق بیندازد، بداند که ملاک انتخاب ریاست جمهوری در نهایت کمی است، نه کیفی. هر آنکه نسبت به سرنوشت کشورش بی تفاوت شده، بداند که بی تفاوتی دامن خودش را می گیرد. جدا از همه شایعات و دروغها، جدا از همه ظواهر و جوسازی ها، جدا از همه عالم و در محضر خدا، در حالیکه او را گواه بر اعمال و نیات خود می دانیم، در آینده مملکتمان سهیم باشیم.

هر آنکه فکر می کند در ایران دموکراسی نیست، بداند، او که نمی خواهد از همین حد دموکراسی هم استفاده کند، از حداقل آن بلد نیست حداکثر استفاده را کند، فردا هر چه بیشتر هم داشته باشد، نمی تواند حداقل استفاده را نیز از آن نماید. هر آنکه فکر می کند اینها خیمه شب بازی است، هر آنکه فکر می کند مردم از همه چیز بریده اند، هر آنکه می خواهد همیشه بدبینانه ترین شیوه را پی بگیرد، بداند که این مردم ایران بودند که 65% شرکت کردند، این مردم ایران بود که رأی داد، این مردم ایران بود که این وضعیت را انتخاب کرد. ما می توانیم سر خود را در برف فرو کنیم و شعار دهیم، مستقل از هر آنچه که در مملکت رخ می دهد. اما می توانیم چشمان خود را باز کنیم و در این آینده – هرچند که در این مقطع به هر حال شیرینی در آن حس نمی کنیم- سهیم باشیم.

خدایا! خود را در محضر تو می بینم، از تو مدد می جویم و با نگرانی زیاد برای مملکتم، بر اساس آنچه از خود کاندیداها شنیده ام، نه بر اساس شایعات و دروغها انتخاب می کنم. هر آنچه بهترین خیر را برای مردم و مملکت ما، برای عزت و قدرت اسلام، برای اصلاح در ایجاد یک حکومت اسلامی وجود دارد، بر ما بیافرین.

خدایا! از گناهان ما، بی تقوایی ها، دروغها، ریاها، خیانتها، توهین ها، اهانت ها، درگیری ها، تزویرها، فریب ها، رنگ کردن ها ... خدایا! از هر آنچه که تو بر آن آگاهی و ما از آن غافل، از تمامی اشتباهات ما بگذر. چه، هر که رئیس جمهور شود، عملکرد ما، ما را مستحق خشم و غضب تو قرار داده. خدایا! از خشم خود ما را در امان بدار. خدایا! ما در بین خود افراد بزرگوار و بندگان صالحی داریم. به آبروی آنها قسمت می دهم که بر ما رحیم و مهربان باش و این همه زشتی های ما را بپوشان و با غضب خویش ما را در سرنوشت مملکتمان تنها رها مدار، ولو اینکه خود می دانیم مستحق چنین تنهایی هستیم.

اللهم انّا نشکو الیکَ فَقدَ نبینا و غیبة ولیّنا و کثرة عدّونا و قلة عددنا و تظاهُر الزّمان عَلینا