برکه من

Sunday, February 25, 2007

Mass Post

اول از همه: تولد امام موسی بن جفعر (ع) بر همگی مبارک باشه!

نوشتنی هام خیلی زیاد شده، خیلی... به شدت هم تشنه نوشتن شده ام. نشستم یه ذره توی دفتر خاطراتم نوشتم که وزنش کم شه!
مختصر و مفید:
در یک جمع جالب غیرمهندسی غیر تکنیکال ارتباطاتی ادبیاتی وبلاگیه ایه هنریه جالب شرکت کردم! خوشم اومد. به همت اوشون که بالاخره من رو کشوند. خوب شد که من و اوشون حداقل یک قرار وبلاگی قبلش گذاشته بودیم! اکثر آدمهای دیگه هم که اونجا بودند، اولین بار بود هم رو رودررو می دیدند، ولی کلی با هم صمیمی بودند. توی ایران هیچ وقت نشد (به خاطر انواع دلایل!!) که در هیچ کدوم از جمع ها یا مراسم وبلاگستان شرکت کنم. اینجا که امیدی نبود، ولی اولین جمع حاصل از وبلاگ رو توش شرکت کردم . خیلی هم استفاده کردم. فکر کنم کم کم پوسته ها کمی شکسته بشه و یه ذره بتونم از این لاک بیرون بیام، همچنان با ترس و لرز. به هر حال که همون طور که گفتم من نخودی وبلاگ نویسها محسوب میشم. وبلاگ من یه وبلاگ کاملاً شخصی روزانه است که استفاده رسانه ای نداره. ولی به هر حال، ظاهراً وبلاگ نویس بعداً چیزهای نویس دیگه هم می تونه بشه!!

با قایق کذا، یه قایق سواری کذایی تر هم کردیم. این دفعه متمدن تر بودیم. هر کدوممون جدا سوار شدیم و پارو زدیم. واسه همین تونستیم توی آب جلو هم بریم. هر چند که خیس کاری و توی چادر لباس عوض کردنش و دردسرهاش خیلی دیگه زیادی و خسته کننده بود، ولی خیلی هم باحال بود. دیروز هم دوباره رفتیم کنار دریا و ددر و پیک نیک و لالا توی آفتاب زمستونی! تازه یه سایه بون هم خریدیم که حسابی مدل دریا بشه!

تنیس هم که خدا! با یه عالم خستگی ای که داشتیم به هر حال تنیسمون رو رفتیم و کلی هم حال کردیم. بالاخره کلاس هم پیدا کردم و از هفته دیگه انشالله شروع می کنم. بی شک این هدیه سالگرد ازدواج (مجموعه لوازم تنیس) از کاربردی ترین و متحول کننده ترین هدیه ها در زندگیم بود.

یه فیلم معرکه رفتیم: The Pursuit of Happyness. به حدی این فیلم جالب، تأثیرگذار و آموزنده بود که حد نداشت. در تمام طول فیلم من خوددار بودم که گریه نکنم. یه جاهایی به سختی بغضم رو فروخوردم. ولی آخر فیلم اشکهام مثل چی جاری بود. اصلاً اینقدر تحت تأثیر قرار گرفته بودیم که نگو. ساعت 12 تا 2 شب که داشتیم از خستگی می مردیم رفتیم. ولی وقتی از سینما می اومدیم بیرون ذره ای احساس خستگی نمی کردیم. از اونجایی که توی شوی Oprah هم قبلش هم با هنرپیشه اش(Will Smith) و هم با شخصیت واقعی داستان(Chris Gardner) صحبتش رو دیده بودم، برام جالب تر هم بود. البته بعدش یادم اومد! به هر حال هر جور شده این فیلم رو ببینین. واقعاً ارزشمنده.

بعدالتحریر. Mass post واسه اینه که هی پست نذاری، بعد یه دفعه یه دونه گنده و پر بذاری که جبران کنی! این هم توضیح دلیل نام گذاری :)