از همه جا
نهایتاً به ریشه خیلی چیزها که در اینجا نگاه می کنی می بینی همون جهان سوم با ظاهر خوشگل! از این نظر که کارها رو بعضاً با همون تأخیرها و کندی ها و اشتباهات ایران انجام می دهند، ولی با چهارتا ببخشید عذر می خوام و شماره ات رو بده خبرت کنم که حاضره و اینها ظاهر رو حفظ می کنند. ولذاست که... ما همچنان اینترنت نداریم!!! و همچنان سر کاریم. و اینجایی هم که کار می کنم یک ساله که بهشون گفتند محلشون در اینترنت سیتی آماده خواهد شد و هنوز نشده و گفته اند 1 ماه دیگه و من حاضرم شرط ببند که 3 ماه دیگه هم همین رو دارند می گن... ولی به هر حال همین ظاهر خوب باعث میشه آرامشت بیشتر باشه...
ابطحی در سه پست اخیرش تحلیل فشرده ای از غافلگیر شدن های مربوط به دوم خرداد داده که به نظر من جالب بود. بخونین!
دیشب دوباره کمرم درد گرفت. ترسیدم. جداً ترسیدم. از صبح هم کجدار مریض دارم باهاش کنار می آم و ignore اش می کنم که یعنی وجود نداره. ولی نگرانم کرده. احساس می کردم دیگه اینجا ریشه کن شد!! سعی می کنیم با حاج آقا این طوری توجیه کنیم که دیشب با کفش بد ساعتها روی پا بودم و واسه همینه... امیدم هم هست که دیگه همین باشه.
فعلاً رانندگی بی رانندگی. اقامتم رو گرفتم و دیگه نمی تونم با گواهینامه بین المللی رانندگی کنم. باید عجله کنم برای گواهینامه اینجا. مال حاج آقا که وحشتناک خرج و طول داشت (یک داشت حذف به قرینه لفظی شده) امیدوارم مال من راحت تر پیش بره... باید جیبمون رو برای خرج اساسی تاکسی کردن چرب کنیم!!