برکه من

Saturday, March 20, 2010

بوي باران؛ بوي سبزه، بوي خاك؛
شاخه هاي شسته، باران خورده، پاك؛
آسمان آبي و ابر سپيد، برگ هاي سبز بيد؛ عطر نرگس، رقص باد،
نغمه شوق پرستوهاي شاد؛ نرم نرمك مي رسد اينك بهار....
نوروز 1389 و سال نو مبارك


Tuesday, March 16, 2010

روز آخر کار

امروز روز آخرم توی این شرکت فعلی ام هست. بعد از چهار سال! یه ذره شبیه مرگه و جمع و جور کردن کار و بارها! تحویل دادن بند و بساط، از لپ تاپ و بلک بری و ماشین و غیره .... به هر حال خیلی خوشحالم.
کار جدیدم رو هم به زودی شروع می کنم. از اون بابت هم خوشحالم.
بعدالتحریر. دیروز بالاخره این امتحان CAPM که مدرک مدیریت پروژه است و چند ماه در حال جون کندن بودن واسه درس خوندنش رو دادم و قبول شدم. قدم خوبی بود قبل از اینکه از شرکت بیام بیرون.


Thursday, March 04, 2010

Random Selection


مثلاً چرا نمیشه که من توی یه لاتریrandomly select بشم؟ چرا وقتی واسه یه امتحانی که خیلی درس خوندم و خیلی هم عجله دارم انجام بدهم باید برای پروسه audit شون، “randomly select” بشم که مدرکم رو بفرستم که اونها بررسی کنند و بعد بتونم امتحان رو بدهم؟ چرا؟!

بعدالتحریر. چند ماهه نشستم مثل خر درس می خونم برای یه مدرک مدیریت پروژه که دیگه لجم رو درآورد و فقط می خوام تموم بشه؟ اون وقت میرم ثبت نام می کنم و پولش رو هم می دهم، بعد randomly select میشم که حالا این مدرک بره آمریکا و بررسی بشه و تأیید بشه ... تا اون موقع هم من هنوز باید درس بخونم.
نمیشه این اتفاق مثلاً توی یه لاتری برام بیفته؟


Tuesday, March 02, 2010

بارون میاد جر جر

قلبم هم داره احساس روشنی می کنه. آبیه که داره از آسمون می ریزه، همه جا استخر شده. زمین و زمان رو آب گرفته. همه جا ترافیکه و بند. اما من خوشحالم. دیدن بارون در اینجا سالی 2-3 بار بیشتر اتفاق نمی افته. صبح زود وقتی دو ساعت زیر بارون توی ترافیک بودم، خیلی هم خوشحال بودم که این شانس رو دارم که یک بار از این دو سه بار رو جای اینکه توی آفیس باشم، زیر بارون توی ماشینم و می تونم ببینمش.
الان هم که توی آفیسم، دلم پر می زنه که برم زیرش! چقدر بارون زیباست. چقدر از خورشید خسته ام. صد البته اگه در انگلیس و اروپا با اون هوای گرفته بودم برعکس بود و افسرده می شدم. اما وقتی در سال 360 روزش آفتاب توی مغز سرته، روزهای بارونی بال می زنی. اون هم منی که همیشه بارون رو دوست داشتم. حتی توی ایران هم دلگیری هوای بارونی رو دوست داشتم.
بارون ... خیلی زیباست. خیلی خیلی ....